مشاغل و اهمیت یادگیری اصطلاحات مرتبط با آنها در زبان انگلیسی
فهرست محتوا
Toggleمشاغل و اهمیت یادگیری اصطلاحات مرتبط با آنها در زبان انگلیسی
مشاغل بخش مهمی از زندگی روزمره انسانها هستند و هر حرفهای دارای زبان و اصطلاحات خاص خود است.
این اصطلاحات تخصصی نهتنها برای برقراری ارتباط حرفهای در محیط کار ضروری هستند، بلکه در بسیاری از مکالمات روزمره و متون عمومی نیز کاربرد دارند.
در زبان انگلیسی، اصطلاحات مرتبط با مشاغل به دلایل زیر اهمیت دارند:
۱. ارتباطات حرفهای بینالمللی
انگلیسی زبان اصلی در بسیاری از محیطهای کاری بینالمللی است.
آشنایی با اصطلاحات شغلی به افراد کمک میکند تا در ارتباطات کاری، ایمیلها، جلسات و مذاکرات حرفهای موفقتر عمل کنند.
۲. افزایش فرصتهای شغلی
افرادی که به زبان انگلیسی و اصطلاحات شغلی مرتبط با حرفه خود مسلط باشند، شانس بیشتری برای یافتن شغل در شرکتهای چندملیتی یا مهاجرت کاری دارند.
۳. درک منابع علمی و آموزشی
بسیاری از منابع آموزشی و تخصصی در حوزههای مختلف به زبان انگلیسی هستند.
تسلط بر اصطلاحات شغلی به افراد کمک میکند تا دانش خود را گسترش داده و از جدیدترین اطلاعات حوزه کاری خود بهرهمند شوند.
۴. تعامل با فناوری
بسیاری از فناوریها و ابزارهای حرفهای به زبان انگلیسی طراحی شدهاند.
دانستن اصطلاحات شغلی برای استفاده از این ابزارها و نرمافزارها ضروری است.
۵. مکالمات روزمره و عمومی مشاغل
برخی از اصطلاحات شغلی در مکالمات عمومی نیز استفاده میشوند.
برای مثال، عباراتی مانند “diagnosis” یا “debugging” فراتر از حرفه خاص خود کاربرد دارند و دانستن آنها به درک بهتر زبان کمک میکند.
در ادامه، اصطلاحات مربوط به ۱۰ شغل همراه با توضیح مختصر فارسی آورده شده است تا کاربرد هر عبارت روشنتر شود:
۱. پزشک (Doctor)
– Check-up: معاینه عمومی که برای بررسی وضعیت سلامت فرد انجام میشود.
– Diagnosis: فرآیند تشخیص بیماری بر اساس علائم و آزمایشها.
– Prescription: نسخهای که پزشک برای تجویز دارو مینویسد.
– On call: وضعیتی که پزشک در هر زمان آماده پاسخگویی است.
– Second opinion: نظر پزشکی دیگری که برای تأیید یا بررسی تشخیص اول گرفته میشود.
۲. معلم (Teacher)
– Lesson plan: برنامهای که معلم برای تدریس روزانه یا هفتگی آماده میکند.
– Classroom management: مهارت مدیریت رفتار دانشآموزان در کلاس.
– Pop quiz: آزمون غیرمنتظره برای ارزیابی سریع دانشآموزان.
– Grading papers: فرآیند تصحیح و امتیازدهی به اوراق امتحانی.
– Interactive learning: روش تدریسی که دانشآموزان را به مشارکت فعال تشویق میکند.
۳. وکالت (Lawyer)
– Legal advice: مشاوره حقوقی که وکیل به موکل ارائه میدهد.
– Court hearing: جلسهای که در دادگاه برای بررسی پرونده برگزار میشود.
– Plea bargain: توافقی که متهم برای کاهش مجازات انجام میدهد.
– Client confidentiality: اصل محرمانگی که وکلا موظف به رعایت آن هستند.
– Drafting contracts: فرآیند نوشتن و تنظیم قراردادهای حقوقی.
۴. برنامهنویس (Software Developer)
– Debugging: یافتن و برطرف کردن اشکالات در کد.
– Code snippet: یک قطعه کوچک از کد که قابل استفاده مجدد است.
– Version control: سیستم مدیریت تغییرات کدها برای همکاری گروهی.
– User interface (UI): بخشی از نرمافزار که کاربران با آن تعامل دارند.
– Backend development: توسعه بخش سرور و پشتصحنه نرمافزار.
۵. مهندس (Engineer)
– Blueprint: نقشهای که طراحی اولیه پروژه را نشان میدهد.
– Prototype: نمونه اولیه محصول که برای آزمایش طراحی میشود.
– Feasibility study: مطالعه امکانسنجی برای تعیین عملی بودن پروژه.
– Quality assurance: فرآیند بررسی کیفیت محصولات یا پروژهها.
– Structural analysis: تحلیل استحکام و پایداری سازهها.
۶. آشپز (Chef)
– Prep station: محلی در آشپزخانه که مواد غذایی آماده میشوند.
– Sous chef: دستیار سرآشپز که مسئولیت کمک در آشپزی را دارد.
– Plating: چیدمان غذا در بشقاب به شیوه زیبا و حرفهای.
– Knife skills: مهارتهای حرفهای کار با چاقو برای برش دقیق.
– Signature dish: غذایی که آشپز در آن تخصص ویژه دارد.
۷. عکاس (Photographer)
– Shutter speed: مدتزمان باز بودن شاتر دوربین برای ثبت عکس.
– Golden hour: زمان طلایی برای عکاسی، معمولاً هنگام طلوع یا غروب خورشید.
– Editing software: نرمافزارهایی مانند فتوشاپ برای ویرایش عکس.
– Lens flare: بازتاب نور در لنز که در عکس ایجاد افکت میکند.
– Depth of field: محدوده وضوح تصویر در پیشزمینه و پسزمینه.
۸. بازاریاب (Marketer)
– Target audience: گروهی که محصول یا خدمات به آنها ارائه میشود.
– Brand awareness: میزان شناخت مردم از یک برند.
– Call to action (CTA): عبارتی که افراد را به انجام عملی خاص مثل خرید تشویق میکند.
– Market research: تحقیق درباره نیازها و رفتارهای مشتریان.
– Lead generation: جذب مشتریان بالقوه برای فروش.
۹. خلبان (Pilot)
– Pre-flight checklist: فهرستی که خلبان پیش از پرواز بررسی میکند.
– Turbulence: آشفتگی هوا که باعث تکانهای هواپیما میشود.
– Cockpit: کابین مخصوص خلبان در هواپیما.
– Altitude: ارتفاع هواپیما از سطح زمین.
– Flight path: مسیری که هواپیما باید طی کند.
۱۰. پرستار (Nurse)
– Vital signs: علائمی مانند فشار خون و ضربان قلب که وضعیت بیمار را نشان میدهد.
– Bedside manner: رفتار پرستار با بیمار در کنار تخت.
– Patient chart: پروندهای که شامل اطلاعات پزشکی بیمار است.
– Administer medication: فرآیند تجویز و دادن دارو به بیمار.
– Shift handover: تحویل شیفت از یک پرستار به پرستار دیگر.
مشاغل نقش کلیدی در توسعه زبان انگلیسی حرفهای دارند.
آشنایی با اصطلاحات تخصصی هر حرفه نهتنها موجب تسهیل ارتباطات کاری میشود، بلکه میتواند در رشد شخصی و حرفهای افراد نیز تأثیرگذار باشد.
برای یادگیری بهتر این اصطلاحات، مطالعه، تمرین و قرار گرفتن در محیطهای واقعی کاری بسیار مؤثر است.
برای مطالعه مقاله ابزارهای لازم برای تدریس زبان انگلیسی اینجا را کلیک کنید.
درباره Sanaz Jahan Bozorgi
ساناز جهان بزرگی هستم مدرس زبان انگلیسی، من و همکارانم در موسسه بین المللی زبان مکث، همراه شما هستیم تا مسیر یادگیری این مهارت را با کمک هم هموارتر کنیم.
نوشته های بیشتر از Sanaz Jahan Bozorgi
دیدگاهتان را بنویسید