چگونه کمرویی مهسا زبان آموز باهوش اما خجالتی ام رو از بین ببرم؟

داستان مهسا:

من ساناز جهان بزرگی مدرس زبان انگلیسی هستم.
در آغاز ترم در یکی از کلاس ها یکی از دخترای کلاس توجهم را به خودش جلب کرد.
از همان ابتدا متوجه خجالت و کمرویی او شدم.
مهسا دختری که ظاهری آرام و مرتب داشت و اکثرا سر به زیر بود.

او همیشه روی یکی از صندلی ها در دورترین گوشه ی کلاس و فقط هم کنار یکی از هم کلاسی هاش مینشست.
وقتی که ازش سوالی میپرسیدم با صدایی که به سختی شنیده میشد
و تقریبا از ته چاه بیرون میومد جواب میداد با وجودیکه مطمئن بودم جواب را بلده.

در کار های گروهی شرکت نمی کرد و تنها با دوست صمیمی اش که  کنارش بود صحبت میکرد.
در کلاس بیشتر شنونده بود و به هیچ عنوان در بحث هایی که در کلاس مطرح می شود شرکت نمی کرد.
اگر سوال درسی داشت از دوستش می پرسید یا از اون درخواست می کرد که سوالش را مطرح کند.
جالب اینجاست که مهسا در انجام تکالیفش بسیار دقیق و منظم بود.

راهکار:

تصمیم گرفتم با استاد ترم گذشته مهسا صحبت کنم،
بعد از پرس و جو از معلم قبلی متوجه شدم که مهسا در کلاس او نیز زبان آموزی آرام و ساکت بوده
و در بحث ها و کار های گروهی شرکت نمی کرده و اکثر مواقع بسیار مضطرب است.

یک روز از مادرش درخواست کردم به موسسه بیاید تا راحتتر با او صحبت کنم،
مادرش میگفت مهسا در مهمانی های خانوادگی نیز همین طور آرام و گوشه گیر بوده
و نمی تواند ارتباط مناسبی با اقوام و خویشاوندان برقرار کند
و به همین دلیل هم در بسیاری از مجالس خانوادگی شرکت نمی کند.

البته قابل توجه است که مادر مهسا طبق گفته خودش فردی کم حرف و آرام و تقریبا کرو و خجالتی است
و گاهی اوقات نیز نمی تواند از حق خودش در برابر دیگران دفاع کند.

تصمیم گرفتم موضوع مهسا را بیشتر پیگیری کنم و هرطور که شده کمکش کنم
چون واقعا دختر با استعدادی بود و حیف بود کمرویی و خجالت مانع از پیشرفتش شود.

چالش هایی که با آنها روبرو بودم:

۱-چگونه میتوانم به مهسا کمک کنم تا بتواند با دیگران در اجتما ع به راحتی ارتباط برقرار کند؟

۲-چگونه میتوانم به مهسا کمک کنم تا در فعالیت ها و بحث های گروهی مشارکت خوبی داشته باشد؟

۳-چگونه می توانم به مهسا کمک کنم تا در جمع به راحتی و بدون اضطراب صحبت کند؟

۴-چگونه می توانم به مهسا کمک کنم تا قدرت دفاع از حقوق خود در برابر همکلاسی هایش را پیدا کند؟

اول از همه باید تعریف درستی از خجالت و کمرویی پیدا میکردم.

تصمیم دارم نتایج حاصل از تحقیقاتم در مورد مهسا و اصلا کمرویی و خجالت با شما در میان بگذارم.

اثبات علمی خجالت و کمرویی:

در فرهنگ معین سرچ کردم و کمرویی و خجالتی بودن را اینطوری معنی کرده بود
: ” کم رویی: نشانگر صفت فردی است که به خاطر ترسویی ،
احتیاط کاری و بی اطمینانی نزدیک شدن به او مشکل است.
فرد کم رو هوشیارانه از مواجه شدن با افراد یا چیز های مشخص یا انجام کاری همراه ان ها بیزار است،
از ابراز وجود بیزار است و به طور محسوسی ترسو است” .

با یکی از دوستان روانشناسم در این زمینه صحبت کردم و اون ترس و کمرویی رو اینطوری برام توضیح داد:

” خجالت و کم رویی برچسبی است که فرد به خود می زند.
اگر شما معتقد هستید که کم رو هستید حتما همانگونه عمل خواهید کرد.
کمبود اعتماد به نفس باعث رنجش افراد کم رو است و احتمالا افرادی که به کم رویی مبتلایند دلایل رفتار خود را نمی دانند.
خود باعث می شود تا آن گونه افراد در برخورد با دیگران به سهولت ناراحت و دستپاچه شوند”

برای مطالعه مقاله ترس یادگیری زبان انگلیسی را در خودت بکش اینجا را کلیک کنید.

نشانه های ظاهری زبان آموز کمرو و خجالتی:

عرق کردن، به خصوص در نوک انگشتان، داشتن دست های مرطوب،
سرخ شدن چهره، تشدید ضربان قلب، اختلال در آهنگ تنفس و سرفه کردن هنگام صحبت،
خشک شدن بزاق دهان و گرفتن گلو،
سفت و سخت شدن تارهای صوتی که در آن ناگهان قدرت تکلم از بین می رود،
نفس می گیرد و زبان آموز به لکنت می افتد، خستگی شدید،
دلتنگی و بی حسی و عرق ریختن بعد از احساس خجالت (کمرویی)

ﺑﺮﺧﯽ از ﻋﻠﻞ خجالت و ﮐﻤﺮوﯾﯽ زبان آﻣﻮزان ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻧﺎﺷﯽ از یکی از عوامل زیر باشد:

1. وراﺛﺖ:

ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژی ﻣﻐﺰ زبان آموزان ﺧﺠﺎﻟﺘﯽ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر آن ﻫﺎ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻣﯽ ﮔﺬارد.

ﻫﻢ ﭼﻨﯿﻦ ژن ﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺑﺴﺰاﯾﯽ در ﺧﺠﺎﻟتی بودن افراد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
ﻟﺬا ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ اﻏﻠﺐ زبان آموزان ﺧﺠﺎﻟﺘﯽ دارای ﭘﺪر و ﻣﺎدر ﺧﺠﺎﻟﺘﯽ ﯾﺎ ﯾﮑﯽ از ﻧﺰدﯾﮑﺎن ﺧﺠﺎﻟﺘﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ
ﮐﻪ اﯾﻦ ﺻﻔﺖ را از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ارث ﺑﺮده اﻧﺪ. ( مادر مهسا هم فردی کمرو و تقریبا گوشه گیر بود.)

2. اﺣﺴﺎس ﮐﻤﺒﻮد:

اﺣﺴﺎس ﮐﻤﺒﻮد زبان آموز از ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ دﻻﯾﻞ ﺧﺠﺎﻟتی بودن ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽ ﺷﻮد.
اﯾﻦ اﺣﺴﺎس ﺑﻪ دﻟﯿﻞ وﺟﻮد ﺑﺮﺧﯽ از ﻋﯿﻮب ﺟﺴﻤﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭼﺎﻗﯽ،
ﺿﻌﻒ ﺷﻨﻮاﯾﯽ و ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ، ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﻗﺪ و ﯾﺎ ﺑﻠﻨﺪی ﺑﯿﺶ از اﻧﺪازه ﻗﺪ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽ آﯾد
و یا کمبود های روحی مثل عدم توجه و کمبود محبت

3. ﺗﺠﺎرب اﻧﺘﻘﺎد آﻣﯿﺰ و ﻧﺎﮔﻮار:

زبان آموزانی ﮐﻪ ﻣﺮﺗﺐ از ﺳﻮی واﻟﺪﯾﻦ و اﻋﻀﺎی ﺧﺎﻧﻮاده ﺷﺎن ﻣﻮرد اﻧﺘﻘﺎد،
ﺳﺮزﻧﺶ و ﺗﻤﺴﺨﺮ ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ دﭼﺎر ﺿﻌﻒ، ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ، ﮐﻤﺒﻮد اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ و ﺷﺮﻣﺴﺎری ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ.

4. ﺗﺮس از ﺷﮑﺴﺖ:

زبان آموزانی ﮐﻪ دﭼﺎر ﺷﮑﺴﺖ ﻫﺎی ﭘﯽ در ﭘﯽ ﺷﺪه اﻧﺪ،
ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ از ﺗﺮس ﺷﮑﺴﺖ ﻫﺎی ﺑﻌﺪی، اﻧﺰوا و دوری ﮔﺰﯾﺪن از ﺟﻤﻊ را انتخاب کنند.

سایر عوامل دخیل در خجالت و کمرویی:

ﺗﺤﻘﯿــــﺮ زبان آموز در ﺧﺎﻧﻪ، ﻣﺪرﺳﻪ و یا کلاس زبان

ﺑﺮﭼﺴﺐ ﮐﻤـــﺮوﯾﯽ زدن به زبان آموز و ﺗﻠﻘﯿﻦ ﮐﻤــــﺮوﯾﯽ و عدم توانا بودن ﺑﻪ او

ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ زبان آموز ﺑﺎ دﯾﮕــــﺮان( پسرخاله، دختر عمو، نوه دایی …)

ﺗﻮﻗــــﻊ ﺑﯿﺶ از ﺣﺪ داﺷﺘﻦ

آرﻣﺎن ﮔــــﺮاﯾﯽ واﻟﺪﯾﻦ

چند راهکار عملی برای مقابله با خجالت و کمرویی و کارهایی که من برای مهسا انجام دادم:

1. ﻋﻮاﻣﻞ خجالت و کمرویی زبان آموز ﺧﻮد را ﺑﺸﻨﺎﺳﯿﺪ:

( علاوه بر مهسا خواهر بزرگترش هم همین مشکلو داشت
که بعد از پرس و جو متوجه شدم هردو این رفتار رو از مادرشون یاد گرفتند،
به علاوه اینکه مهسا همیشه با دخترعموش مقایسه میشد
و همین عامل ذره ذره اعتمادبنفسش رو از بین برده بود،
همچنین از نظر خودش صداش کمی زمخت بود که همین عامل هم مانع از بلند و رسا صحبت کردنش میشد.)

2. از والدین زبان آموزانتان بخواهید کمتر نگرانی های خود را ابراز کنند چون ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎه اﯾﻦ ﺗﺮس را ﺑﻪ فرزندانشان ﻧﯿﺰ ﻣﻨﺘﻘﻞ خواهند کرد:

( پدر مهسا فردی بسیار حساس بود
که هر شب شخصا تکالیف بچه ها را چک می کرد
و گاها این حساسیت ها همراه با عصبانیت بوده.
طی صحبتی که با پدر مهسا داشتم قرار شد این وظیفه را به مادر بسپارد و بصورت غیرمستقیم کنترل کند.)

3. ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﺪ در کلاس اﻧﺠﺎم ﮐﺎرﻫﺎﯾﯽ را از زبان آموز درﺧﻮاﺳﺖ ﻧﻤﺎﯾﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ داﻧﯿﺪ ازﻋﻬﺪه آﻧﻬﺎ ﺑﺮﻣﯽ آﯾﺪ.
   ﺑﺎ اﯾﻦ ﮐﺎر اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ او را اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽ دﻫﯿﺪ و ﺧﻮد ﺑﻪ ﺧﻮد زﻣﯿﻨﻪ خجالت و ﮐﻤﺮوﯾﯽ را در او ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯽ دﻫﯿﺪ:

( از آنجایی که مهسا بسیار زرنگ و باهوش بود
از او خواستم تا هر جلسه قبل از آمدن من تکالیف همکلاسی هایش را چک کند.
این کار نتیجه فوق العاده ای در کاهش خجالتی بودن مهسا داشت.)

4. تقویت روحیه انجام فعالیت های گروهی

( با مشورت مادر مهسا قرار شد او را در یکی از کلاس های ورزشی مورد علاقه اش ثبت نام کنیم
که با کار و فعالیت گروهی بیشتر آشنا شود
و بعد از اون عمدا مهسا را در تمرین و بازی های گروهی شرکت میدادم.)

5. تقویت اعتمادبنفس و ایجاد حس ارزشمندی در زبان آموزان

( همیشه بعد از اینکه مهسا در مورد مسئولیت هایی که بر عهدش گذاشته بودم گزارش میداد
از کارش تعریف و تمجید میکردم
گویا که اگر او این کار را انجام نمیداد من با مشکلی بزرگ روبرو میشدم،
مهسا شدیدا احساس مفید و ارزشمند بودن داشت.)

6. تشویق کردن زبان آموزانتان را فراموش نکنید

( همانطور که قبلا گفتم مهسا همیشه از جواب دادن به درس فراری بود
اما بعد از اینکه دلایل ضعفش شناسایی و برطرف شد
همیشه بعد از اتمام پاسخش با تشویق من و همکلاسی هایش مورد تمجید قرار میگرفت
همین باعث شد اکثر مواقع با میل خودش داوطلب جواب دادن به سوالات شود.)

7. شناسایی نوع شخصیت زبان آموز

بسته به اینکه زبان آموز شما فردی درون گرا باشد یا برون گرا باید رفتارتان را با او تنظیم کنید.

( مهسا دختری خیلی درون گرا بود
و کمتر پیش می آمد که از دایره امنش خارج شود
اما توانستیم با کمک هم مهارت های اجتماعی اش را تقویت کنیم.)

نتیجه گیری:

شما به عنوان یک معلم نقش به سزایی در شکل گیری زبان آموزانتان دارید،
بنابراین این شما هستید که میتوانید به کاهش خجالتی و کمرو بودن کمک
و یا برعکس باعث تشدید این حالت در آنها شوید.

تا به حال با زبان آموز خجالتی برخورد داشتید؟
رفتار و عکس العمل شما چه بوده؟
و آیا توانستید کمکی به بهتر شدن اوضاع بکنید؟

برای مطالعه مقاله MBTI اینجا را کلیک کنید.

برای مطالعه نسخه PDF این مقاله اینجا را کلیک کنید.